کوروش احمدی، دیپلمات نوشت:
آمریکا و اروپا چه زمانی به میز مذاکره بازمیگردند
نه آمریکا و نه سه کشور اروپایی علائمی حاکی از بازگشت به مذاکرات برجام در آینده نزدیک نشان ندادهاند، اما توجه دارند که راه احیای برجام را نباید ببندند. اینکه چه زمانی بازگشت به مذاکره ممکن خواهد بود، ظاهرا بستگی به سه عامل دارد.
پردهدری بیسابقه بین روابط ایران و غرب
عوامل مذکور و تاثیر تصاعدی آنها بر هم منجر به نوعی پردهدری بیسابقه بین روابط ایران و غرب شده است. در این رابطه، ادبیات رهبران غربی در مورد مقامات ایرانی، ملاقات مقامات برخی کشورهای مهم غربی با برخی از چهرههای اپوزیسیون ایرانی و تحریمهای مکرر (هر چند اغلب نمادین) قابل توجه است. سردی روابط با کشورهای کمپ غرب به گونهای است که کلیت سیاست خارجی ایران را تحت تاثیر قرار دادهاست. همین امر یکی از دلایل کیفیت نامطلوب روابط ایران و چین است. سفر اخیر رئیس جمهور چین به عربستان، حجم 230 میلیارد دلاری روابط چین با کشورهای عربی خلیج فارس در 2021 (در قیاس با مبادلات 15 میلیاردی چین و ایران) و مفاد دو بیانیه مشترک چین با عربستان و شورای همکاری از یک سو و بیمیلی چین به سرمایهگذاری در ایران از سوی دیگر گویای امر است. نشانهای حاکی از آنکه در جریان سفر اخیر آقای رئیسی به چین تحول معنیداری در روابط دو کشور صورت گرفته باشد، نیز وجود ندارد. روابط ایران با کشورهای همسایه نیز سخت تحت تاثیر تحریم است. رابطه ایران و روسیه نیز چندان از محدوده همکاریهای امنیتی فراتر نرفته است.
عوامل موثر در بازگشت آمریکا و اروپا به پای میز مذاکره
در چنین شرایطی، ضمن اینکه نه آمریکا و نه سه کشور اروپایی علائمی حاکی از بازگشت به مذاکرات برجام در آینده نزدیک نشان ندادهاند، اما توجه دارند که راه احیای برجام را نباید ببندند. اینکه چه زمانی بازگشت به مذاکره ممکن خواهد بود، ظاهرا بستگی به سه عامل دارد: 1- وضعیت اعتراضات در داخل ایران (که فروکش کرده است)، 2- تکلیف همکاری نظامی بین ایران و روسیه که غرب مدعی ادامه آن است. 3- فشار ایرانیان مقیم خارج به شمول چهرههای مشهور ایرانی در احزاب و مجلس ها و شوراهای شهری در اروپا و آمریکا که ادامه دارد.
همزمان ظاهرا تصور غرب این است که از نظر زمانی به 3 دلیل در مضیقه نیست. 1- به قول رئیس سیا ایران تصمیمی برای ساخت بمب ندارد، 2- ایران به 2 سال زمان برای نظامیسازی اورانیوم 90 درصد نیاز دارد، و 3- شرایط اجتماعی و اقتصادی ایران شکننده و آسیبپذیر است و نظر به شرایط عمومی و توان اجرایی مسئولین تثبیت اوضاع آسان نخواهد بود.
در چنین شرایطی، اقدام نظامی نیز حداقل در کوتاه مدت غیر محتمل است. چرا که اولا جنگی دیگر به سود روسیه در اوکراین تمام خواهد شد، ثانیا شرایط اقتصادی غرب بعد از بحران کرونا تحمل جنگی دیگر را ندارد. شاید به همین دلیل آمریکا تا کنون رغبت چندانی به خواست تندروهای اسرائیلی برای ایجاد یک “گزینه معتبر نظامی” علیه ایران نشان ندادهاست. لذا محتمل است که غرب با این تصور که ایران به قدر کافی تحت فشار است، در پی جنگ نباشد؛ هر چند با توجه به شرایط متغیر، این احتمال را هم نمیتوان کاملا منتفی دانست.
تبعات منزوی شدن ایران
روند منزوی شدن ایران از دو جهت مشکلزا است: مشکل اول اینکه این روند در کوتاه مدت میتواند تلاش تندروها در آمریکا و اسرائیل و کشورهای عربی برای امنیتیسازی ایران را تسهیل کند. این جریانهای تندرو همواره پیگیر امنیتیسازی ایران بودهاند. اما جریان غالب در آمریکا بعد از برجام، از جمله دولت بایدن، تاکنون چنین سیاستی نداشته است. حتی ترامپ نیز با توجه به ویژگیهای روانیاش و به عکس کسانی مانند پمپئو و بولتون، عمدتا در پی آن بود که دستاوردهای پیشینیان را به ظاهر باطل و همانها را با بستهبندی جدیدی به نام خود عرضه کند و به همین دلیل اصرار زیادی برای مذاکره مجدد با ایران راجع به برجام داشت. نخستین تاریخ مهم در ارتباط با روند امنیتیسازی ایران، نشست شورای حکام آژانس در 6 مارس است. توافقی بین ایران و آژانس در مورد مسائل پادمانی میتواند احتمال ارجاع موضوع به شورای امنیت و مکانیسم ماشه در مقطع کنونی را منتفی کند.
چارهای جز تعامل با منظومه جهانی نداریم
مشکل دوم راهبردی است و آن اینکه در دوران کنونی، برعکس دنیای قدیم، سیاست خارجی به عاملی بسیار مهم و گاه مهمترین عامل برای توسعه اقتصادی کشورها تبدیل شده است. در پرتو روند جهانی شدن، کشورها چارهای جز تکیه بر مزیتهای نسبی خود، تلاش برای بهرهبرداری از مزیتهای نسبی دیگران و تبادل حاصل این مزیتها از طریق تجارت و سرمایهگذاری خارجی ندارند. تجربه اقتصادهای نوظهور جلو چشم ما است. این اقتصادها بدون دسترسی به بازارهای مصرف خارجی، بدون جذب سرمایه خارجی و بدون درگیر شدن در زنجیره عرصه و تقاضای جهانی هرگز نمیتوانستند موقعیت کنونی را بیابند. تجربه کشورهایی نیز که مسیر متفاوتی را طی کردند، روشن است. برای جلوگیری از فقر و فلاکت مردم و کسب سهمی در خور از قدرت در سطح بینالمللی چارهای جز تعامل با منظومه جهانی از طریق پایان دادن به بحران در سیاست خارجی وجود ندارد.
منبع: mahyarnews.ir
ارسال دیدگاه
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب سایت منتشر خواهد شد
پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد