گاردین:
مهدی طارمی روی نیمکت ماند؛ جام به پاریس رفت/ پاری سنژرمن چطور اینتر را نابود کرد؟
عجیبترین فصل لیگ قهرمانان با زشتترین فینالش پایان یافت.

مهیارنیوز | بازی شنبه شب فینال لیگ قهرمانان جدا از حساسیتهای همیشگی برای مردم ایران یک ویژگی منحصربهفرد داشت. حضور یک ستاره ایرانی در اینتر که انتظار میرفت در طول 90 دقیقه به میدان برود تا تبدیل به نخستین ایرانی شود که در فینال لیگ قهرمانان بازی کرده. اما شرایط بازی جوری پیش رفت که مهدی طارمی 90 دقیقه بازی را از روی نیمکت تماشا کرد. گاردین در گزارشی به این موضوع پرداخت که در آن شب تلخ چه به طارمی و همتیمیهایش گذشت و آینده این تیم چه خواهد شد.
به نقل از گاردین، بازی برای اینتر به پایان رسید؛ سفرشان در لیگ قهرمانان با تلخترین تحقیر ممکن تمام شد.
پس از باخت در دو فینال طی سه فصل اخیر به تیمهایی که پشتوانه صندوقهای سرمایهگذاری دولتی دارند (منچسترسیتی با حمایت دولت امارات و پاریسنژرمن با حمایت دولت قطر) این تیم پا به سن گذاشته فقط اشک به چشم هوادارانش آورد.
آنها فقط آنقدر ماندند تا مراسم اهدای جام را ببینند. بیشترشان مدالهای نقرهشان را دور انداختند پیش از آنکه آتشبازی شروع شود و مارکینیوش جام اروپا را رو به آسمان شب مرطوب مونیخ بلند کند. صدای دست زدن اندکی به گوش میرسد و بعد با سرعتی که در طول بازی خبری از آن نبود، به سوی تونل میروند، از مقابل صفی از عکاسانی که دوربینهایشان رو به سوی دیگر است.
احساس باختن یک فینال لیگ قهرمانان با نتیجه ۵-۰ چگونه است؟ در حال حاضر و احتمالا برای سالها، فقط بازیکنان اینتر پاسخ آن را میدانند. بسیاری از هوادارانشان در سکوها، راهروهای ورزشگاه و خیابانهایی که به ایستگاه مترو ختم میشد، به طرز کنترلناپذیری اشک میریختند. برای آن ۲۲ بازیکن و هزاران هواداری که با رویای قهرمانی از آلپ گذشتند، این یک فاجعه ورزشی بود که شاید نسلها در یاد بماند.
دیگر مهم نیست؛ هیچ وقت مهم نخواهد بود که آنها طی سه فصل دو بار به فینال رسیدهاند و هر دو بار به تیمهایی با پشتوانه دولتی باختهاند. میتوان به این مسیر افتخار کرد، اما بزرگترین تیمهای تاریخ اینتر هرگز تنها به «مسیر» راضی نبودند؛ بهویژه وقتی این مسیر حالا شبیه یک سراب بیرحمانه به نظر میرسد. آنچه اینجا رخ داد چیزی جز تحقیر محض نبود؛ تحقیر در زمین بازی، در بزرگترین صحنه ممکن و واقعا مشخص نیست که یک انسان – چه برسد به یک تیم – چطور میتواند از چنین ضربهای رهایی یابد. اینتر تیمی است که رقیب را به زحمت میاندازد، عذاب میدهد، تعقیب میکند، برای هر وجب زمین میجنگد، با جان و خون از محوطه جریمهاش دفاع میکند. نتایج سه بازی آخرشان در این رقابتها: ۳-۳، ۴-۳، و حالا ۰-۵. ما از سن بالای این تیم و خستگیاش آگاه بودیم. میدانستیم که در هفتههای اخیر نشانههایی از ازهمپاشیدگی تیم دیده میشد. اما به ندرت دیدهایم تیمی در چنین بازی بزرگی تا این حد در هویت خود دچار فروپاشی شود. اینتر فقط یک فینال را نباخت؛ بخشی از وجودش را از دست داد.
و اینچنین بود که محدودیتهای غیرت و تعصب سبک قدیم را در برابر نوعی «ابرهوش فوتبالی» کشف کردیم؛ شکلی تکاملیافتهتر از این بازی. پاریسنژرمن نهتنها خلاقتر حمله میکرد و هوشمندانهتر دفاع، بلکه در همه جزییات میانه هم پیروز شد. خطاهای تاکتیکی (۱۳ خطا در برابر ۷، با وجود مالکیت بیشتر توپ) بازی روانی، برنده شدن در نبردهای تن به تن و توپهای برگشتی. این نوعی جنگ ماشینی بود، «فوتبال کامل» به معنای واقعی کلمه که در برابر آن کفشهای سفید شانسآور فرانچسکو آچربی – با سوراخی در قسمت انگشت شست – کاملا بیفایده بود.
نقشه بازی برای اینتر – اگر اصلا چیزی به اسم نقشه وجود داشت – این بود که مانع تغذیه عثمان دمبله هنگام عقب آمدن او شوند. اما دمبله تصمیم گرفت دیگر عقب نیاید. در عوض به کنارهها رفت؛ به فضاهایی پشت وینگبکها با یارانی که مثل سایه دورش حرکت میکردند. تیمی که نه صرفا با مهارت فردی، بلکه با نوعی شکافت تاکتیکی تعریف میشد. بارسلونا – که اینتر در نیمهنهایی شکستش داد – مدام کارهای تکراری انجام میدهد. پاریس اما با هر حمله چیز تازهای امتحان میکرد؛ هر کلیدی را چرخاند تا بالاخره کلید درست را پیدا کند و تیم حریف را از هم بپاشد. در زمان مالکیت توپ، اینتر به طور کامل بلعیده شد. خط دفاع سه نفره تحت فشار بیرحمانهای بود. هافبکها باید فضای بسیار زیادی را پوشش میدادند و با توجه به اینکه دو مهاجم اینتر عملا بیکار بالا ایستاده بودند، پاریس همیشه برتری عددی داشت. گل اول را مدافع راستشان اشرف حکیمی، از فاصله شش قدم به دروازه خالی زد. همان جا بود که نگاههای گیج و ناباور بازیکنان اینتر به یکدیگر شروع شد. صبر کن! اگر مدافع راستشان اینقدر راحت گل میزند، اصلا ما اینجا چکارهایم؟
شاید تنها امید اینتر این بود که عقب بنشیند، فشار را تحمل کند و تا جای ممکن گل نخورد. اما بارها در ضدحملات گیر افتادند؛ کابوسی که بارها تکرار شد با دوان دوان رسیدن دزیره دوئه به موقعیت گل. بعدها بردلی بارکولا وارد زمین شد و عملا دوران حرفهای آچربی را به پایان رساند؛ با حرکتی تماشایی که او را مثل یک هزارپای غلتیده به پشت روی زمین انداخت. و به این ترتیب، عجیبترین فصل لیگ قهرمانان با زشتترین فینالش پایان یافت. برای اینتر، پایان راه از چند جهت. سیمونه اینزاگی گفته که بعد از این بازی در مورد آیندهاش فکر خواهد کرد، اما واقعا چه آیندهای برای این تیم متصور است؟ آچربی ۳۷ ساله است، یان زومر و هنریک مخیتاریان هر دو ۳۶ سال دارند. حتی بازیکنان «جوان»شان – مثل الساندرو باستونی یا مارکوس تورام – در واقع آنقدرها هم جوان نیستند. خیلی زود، نه دیر، باید تیمی نو دوباره روی ویرانههای این تیم ساخته شود.
بازسازی، طولانی، دردناک و پرنوسان خواهد بود. مالک باشگاه، صندوق سرمایهگذاری «اوکتری کپیتال» حالا مدل اقتصادی جمع و جورتری را دنبال میکند؛ با تمرکز روی جوانها. اینزاگی ممکن است خیلی زود سر از عربستان دربیاورد. اینتر حالا ماهی کوچکی است در برکهای پر از دولت – ملتها و برندهای فراملیتی عظیم و حالا باید دوباره خود را از نو بسازد، زیر سایه یکی از شرمآورترین شبهای تاریخش.
منبع: mahyarnews.com
برچسب ها: اینتر , پاری سن ژرمن , طارمی
اخبار مرتبط
- برد نفسگیر اینتر مقابل بایرن مونیخ در زمین حریف۲۰ فروردین ۱۴۰۴ - ۳:۰۶ ب٫ظ
- بازتاب گل طارمی و درخشش او در رسانه های عربی۱۸ دی ۱۴۰۳ - ۶:۱۳ ب٫ظ
- در اینتر فعلی، طارمی را بیشتر از همه دوست دارم!۱۴ مهر ۱۴۰۳ - ۹:۲۳ ق٫ظ
ارسال دیدگاه
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب سایت منتشر خواهد شد
پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد